گلباران راه شما...

گلباران راه شما...

راه ازادي



ای آزادی
اگر روزی به سرزمین من رسیدی
در قالب پیرمردی سیاه پوش با ریش سپید و عبای سیاه
با لهجه ای غریب و فرهنگی عرب و چشمهایی سرد و ترسناک نیا
برای مان از مرگ نگو
به گورستان نرو
گورستان پایان است
نباید آغاز باشد .


این بار توی دهان هیچ کس نزن
وعده ی تو خالی نده
نفت را بر سر سفره ها نیار
نان مان را بر سر سفره هایمان باقی بگذار .
از آب و برق مجانی نگو از تلاش انسانی بگو
از سازندگی و آبادانی بگو
از تعهد کور نگو
از تخصص و دانش و شور بگو .

آی آزادی !
اگر روزی به سرزمین من رسیدی
با شادی بیا
با چادر سیاه و تحجر و ریش نیا
با مارش نظامی و جنگ نیا
با آواز و موسیقی و رنگ بیا
با تفنگهای بزرگ در دست کودکان کوچک نیا
با گل و ه و کتاب بیا
از تقوا و جنگ و شهادت نگو
از انسانیت و صلح و شهامت بگو .
برایمان از زندگی بگو
از پنجره های باز بگو
دلهای ما را با نسیم آشتی بده
با دوستی و عشق آشنایمان کن
به ما شان انسان بودن را بیاموز
به ما بیاموز که چگونه زندگی کنیم
چگونه مردن را به وقت خود خواهیم آموخت
به ما شان انسان بودن را بیاموز .


آی آزادی ...
اگر به سر زمین من رسیدی
بر قلبهای عاشق ما قدم بگذار
مهرت را در دلهای ما بیفکن تا آزادگی در درون ما بجوشد
و تو را با هیچ چیز دیگری تاخت نزنیم
با هر نفس یادمان بماند که تو از نفس عزیز تری
بدانیم که آزادی یک نعمت نیست
یک مسئولیت است .
به ما بیاموز که داشتن و نگهداشتن تو سخت است
ما را با خودت آشنا کن ما از تو چیز زیادی نمی دانیم
ما فقط نامت را زمزمه کرده ایم
ما به وسعت یک تاریخ از تو محروم مانده ایم
ای نادیده ترین !
اگر آمدی با نشانی بیا که تو را بشناسیم .

هان آی آزادی
اگر به سرزمین ما آمدی با آگاهی بیا
تا بر دروازه های این شهر تو را با شمشیر گردن نزنیم
تا در حافظه ی کند تاریخ نگذاریم که تو را از ما بدزدند
تا تو را با بی بند و باری و هیچ بدل دیگری اشتباه نگیریم
آخر می دانی
بهای قدمهای تو بر این خاک
خون های خوب ترین فرزندان این سرزمین بوده است
بهای تو سنگین ترین بهای دنیاست
پس این بار با آگاهی بیا با آگاهی با آگاهی


برگرفته از صفحه فيسبوك ؛
به ياد محمد مختاري

۴۱ روز من در زندان اوین:‌... به نظرم آمد در ساختمانی ‌هستم که همه هنرمند و روشنفکر و مخالف سیاسی‌اند

۴۱ روز من در زندان اوین:‌... به نظرم آمد در ساختمانی ‌هستم که همه هنرمند و روشنفکر و مخالف سیاسی‌اند
یکی از زندانیان اخیرا آزاد شده در تبادل زندانی میان ایران و آمریکا با شرح ۴۱ روز خود در زندان به صورت روزانه برای نشریه تایم برای روز ۲۹‌ام نوشته است: «امروز مرا از سلول انفرادی به سلول دیگری بردند که دو برابرسلول قبلی بود با دو مرد دیگر. یکی از آنها گفت که مدتی با جیسون رضاییان همسلول بوده است. به نظرم آمد که در ساختمانی هستم پر از روشنفکران، مخالفان سیاسی و هنرمندان...»
منبع تایم:
http://time.com/4197451/matthew-trevithick-iran-evin-prison


گزارش فریدم هاوس: ایران هم‌چنان در زمره کشورهای غیرآزاد

گزارش فریدم هاوس: ایران هم‌چنان در زمره کشورهای غیرآزاد


فریدم هاوس (خانه آزادی) در گزارش سالانه خود از وضعیت آزادی‌های سیاسی و مدنی و آزادی بیان در جهان می‌گوید که انتخابات پیش‌ روی ایران در اسفندماه و فعالیت‌های نامزدهای اصلاح‌طلب می‌تواند تاثیر مهمی در روند سیاسی ایران بگذارد.
در گزارش مربوط به سال ۲۰۱۵ این نهاد، ایران در کنار ۴۹ کشور دیگر جهان، همچنان کشوری غیرآزاد عنوان شده است. در گزارش دو سال پیش ایران و  ۶۳ کشور دیگر جهان «غیرآزاد» عنوان شده بودند.
«فریدم هاوس» به وضعیت «حقوق سیاسی» در ایران امتیاز ۵ داده که نشان می‌دهد در مقایسه با قبل کمی بهتر شده است. حقوق مدنی امتیاز ۶ گرفته است. امتیاز ۱ (برای نمونه: ایسلند) بهترین و ۷ (برای نمونه کره شمالی) بدترین محسوب می‌شود. مجموع نمره داده شده به ایران در سال ۲۰۱۵ میلادی نیز ۲۷ (از ۱۰۰) است.
این نهاد به مذاکرات و توافق اتمی و نیز کاهش بهای نفت و تاثیر آن بر وضعیت جامعه مدنی ایران نیز اشاره کرده است.
به گفته «فریدم هاوس»، افراطیون در ایران، حتی پیش از آن‌ که مذاکرات اتمی به فرجام برسد، مشغول وارد کردن فشار بر جامعه مدنی، آزادی بیان و آزادی‌های سیاسی بودند، تا نشان دهند، حتی با دستیابی به توافق، قرار نیست تغییری رخ دهد.
به گفته این نهاد، شهروندان کشورهایی که از آزادی بهره‌مند نیستند یا در تنش به سر می‌برند، باز هم از حداقل امکانات و با استفاده از «صندوق رای» تلاش کردند که نشان دهند، تغییرات شدنی‌ است. برخی از آنها، مانند مردم ایران، به این وسیله چهره‌هایی که دموکراسی‌های جهان را به تحقیر می‌گرفتند از قدرت دور کرده‌اند. مردمی که تمایل خود را به نامزدهایی نشان داده‌اند که گفتمان‌شان در جهت حکومت قانون، آزادی بیان و جلوگیری از فساد بود.
ایران در میان کشورهایی‌ است که تغییرات احتمالی پیش‌ رو در آنها سزاوار توجه و دقت ویژه عنوان شده است. ونزوئلا، لهستان، میانمار، مالزی یا کویت از دیگر کشورهایی هستند که به دلایل سیاسی، حقوق بشر و مسائل انتخاباتی در سال جاری میلادی زیر ذره‌بین «فریدم هاوس» قرار می‌گیرند.
سال ۲۰۱۵ میلادی تحت تاثیر عواملی مانند بحران ناشی از پناهجویان، سرکوب مخالفان، بیگانه‌هراسی و حملات تروریستی سپری شده است. در حالی‌ که وضعیت آزادی به طور عمومی در سطح جهان، برای دهمین سال پیاپی، رو به کاهش بوده است.
به گفته این نهاد ناظر بر دموکراسی بیش از یک‌سوم مردم جهان در سرزمین‌هایی زندگی می‌کنند که در آنها فشار سیاسی، فساد و نقض حقوق بشر دیده می‌شود. بدترین‌ها از این نظر سوریه، منطقه تبت و سومالی عنوان شده‌اند.
۸۶ کشور جهان «آزاد»، ۵۹ کشور «نسبتا آزاد» و ۵۰ کشور «غیرآزاد» طبقه‌بندی شده‌اند.
به گفته «فریدم هاوس» شمار عمده‌ای از مردم سرزمین‌های «غیرآزاد» ساکن منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا هستند؛ جایی‌ که ۸۵ درصد کل مردم تحت فشار و نقض حقوق سیاسی و مدنی قرار دارند.
یکی دیگر از نقاط جهان که از این بابت مورد توجه این نهاد قرار گرفته منطقه «اوراسیا» است، جایی‌ که هیچ یک از کشورها در فهرست «آزاد» قرار نگرفته‌اند.
وضعیت در کشورهایی مانند میانمار، بورکینافاسو یا نیجریه، کمی بهبود پیدا کرده است.
به گفته این سازمان یکی از مهم‌ترین مسائل در سال ۲۰۱۵ میلادی، فقدان پیشرفت در وضعیت زنان بوده است.
به گزارش خبرگزاری رویترز، آرک پودینگتون، معاون این نهاد و از نویسندگان گزارش گفته است در بسیاری از کشورهایی که مشکل دارند، کاهش درآمد و بحران‌ها اقتصادی سبب شده تا سیاستمداران بر فشارهای سیاسی افزوده و پای دشمن خارجی را به میان بکشند.
فریدم هاوس که سال ۱۹۴۱ در آمریکا تاسیس شد، سازمانی غیردولتی است که از دموکراسی، آزادی سیاسی و حقوق بشر در جهان دفاع می‌کند و در این‌ باره به تحقیق می‌پردازد.

بیش از ۲۰ شهروند بهایی از شهرهای گرگان، مینودشت و گنبد کاووس، در مجموع به ۱۹۳ سال حبس تعزیری محکوم شدند

بیش از ۲۰ شهروند بهایی از شهرهای گرگان، مینودشت و گنبد کاووس، در مجموع به ۱۹۳ سال حبس تعزیری محکوم شدند.
bazdasht
بنا به گزارش‌های رسیده به رادیو زمانه، دادگاه انقلاب استان گلستان ۲۴ شهروند بهایی را به احکام سنگین قضایی محکوم کرد.
بر اساس این احکام، شهنام جذبانی از مینودشت و شیدا قدوسی از گرگان هر کدام به ١١سال زندان؛ فرح تبیانیان، پونه ثنایی، مونا امری حصاری، بهنام حسنی، پریسا شهیدی، مژده ظهوری، پریوش شجاعی، تینا موهبتی، هنا عقیقیان، همه از گرگان؛ بیتا هدایتی، وثاق سنایی، هنا کوشک‌باغی از گنبد کاووس و نوید معلمی از مینودشت هر کدام به ۹ سال زندان؛ روفیا پاکزادان، سودابه مهدی‌نژاد، میترا نوری، شیوا روحانی، هوشمند دهقان، مریم دهقان، نازی خلخی همه از گرگان و کاملیا بیدلی و شهره صمیمی از مینودشت هر کدام به شش سال زندان محکوم شده‌اند.
به گفته منابع آگاه این احکام قابل اعتراض است.
همسر تعدادی از این شهروندان بهایی نیز پیشتر به زندان محکوم شده بودند و در حال حاضر دوران محکومیت خود را بدون یک روز مرخصی می‌گذرانند.

آزادی طاهره رضایی، شهروند بهایی در اصفهان

از سوی دیگر طاهره رضایی شهروند بهایی ساکن اصفهان صبح روز یکشنبه چهارم بهمن‌ماه از زندان اصفهان آزاد شد.
طاهره رضایی یکی از شهروندان بهایی است که پیشتر همراه ۲۰ شهروند بهایی بازداشت شده بود و با اجرای قانون آزادی مشروط توانست از زندان آزاد شود
مأموران امنینی او را در ۲۷ مهرماه سال جاری جهت اجرای حکم در مقابل درب منزلش بازداشت و بعد از ظهر همان روز نیز به زندان یزد منتقل کرده بودند.
به گفته منابع آگاه، در زمان بازداشت طاهره رضایی و انتقال او گفته شده است که استان اصفهان به نیابت از استان یزد وی را بازداشت کرده است.
طاهره رضایی یکی از شهروندان بهایی است که پیشتر همراه ۲۰ شهروند بهایی در استان‌های اصفهان و یزد بازداشت شده بود.
این شهروندان هر کدام از یک تا چهار سال حبس تعزیری و تعلیقی محکوم شده بودند. این احکام از سوی شعبه یک دادگاه انقلاب یزد صاد شد و در تاریخ ۲۷ فروردین ۱۳۹۳در شعبه تجدید نظر استان به تأیید رسید.

تجمع اعتراضی در پاریس در آستانه سفر حسن روحانی به فرانسه



در آستانه سفر حسن روحانی، رئیس‌جمهور ایران، به فرانسه، روز یکشنبه چهارم بهمن، شماری از شهروندان فرانسوی و نیز ایرانیان مقیم این کشور، در اعتراض به نقض حقوق بشر در ایران، در مرکز پاریس تجمع کردند.
آقای روحانی قرار است روز چهارشنبه، به فرانسه سفر کند و طی دو روز اقامت خود در پاریس با رئیس‌جمهور و سایر مقام‌های فرانسوی دیدار خواهد داشت.
آن طور که نیلوفر پورابراهیم، گزارشگر صدای آمریکا در پاریس، به رادیو فردا می‌گوید، یک سناتور فرانسوی هم در این تجمع اعتراضی حضور داشته است.
خانم پورابراهیم در گفت‌وگو به رادیو فردا جزئیات بیشتری از این تجمع اعتراض و خواسته‌های تجمع‌کنندگان را تشریح می‌کند.
radio farda 

گزارش سالانه اعدام در ایران ویژه سال ۲۰۱۵

گزارش سالانه اعدام در ایران ویژه سال ۲۰۱۵

خبرگزاری هرانا – گزارش پیش رو، همه چیز درباره‌ی اعدام در کشور در سال میلادی ۲۰۱۵ را نشان می‌دهد. این گزارش که از سوی نهاد آمار و نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران تهیه شده است، بخشی از گزارش سالانه است که در آن وضعیت حقوق بشر در ایران به شکل مستند و مقایسه ای و بر اساس ارقام و نمودار، بررسی شده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در سال ۲۰۱۵ تعداد ۳۲۴ گزارش از سوی نهاد آمار و نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران به ثبت رسیده است که شامل محکومیت ۶۱۶ نفر به اعدام و اجرای حکم اعدام ۷۹۷ نفر می باشد که تعداد ۴۹ نفر در ملاء عام اعدام شدند. . از میان قربانیانی که هویتشان احراز شده، ۴۱۹ نفر مرد و ۱ تن زن بوده اند.
اجرای احکام اعدام در سال ۲۰۱۵ نسبت به سال ۲۰۱۴ دست کم ۴۰٪ افزایش داشته است، هم چنین صدور احکام اعدام نیز با افزایش ۲۱۵٪ همراه بوده است. تعداد اعدام ها در ملاء عام ۳٪ نسبت به سال ۲۰۱۴ کاهش داشته است و اعدام زنان نیز ۵۰٪ کاهش را نشان می دهد.
بر اساس این گزارش ۶۹٪ اعدام شدگان به اتهام جرایم مربوط به مواد مخدر در ایران اعدام شدند. ۲۱٪ به اتهام قتل، ۶٪ به اتهام تجاوز به عنف، ۱٪ به اتهام نامعلوم، و ۱٪ درصد نیز به اتهام محاربه و افساد فی الارض در ایران اعدام شدند.
مجموماً از ۳۲۱ گزارش گردآوری شده ۳۴۲ مورد نقض حقوق برای ۱۴۷۱ شهروند به ثبت رسیده است.
 22 23
در نمودار زیر صدور و اجرای حکم اعدام در دادگاه های مختلف کشور بر اساس جرم مورد بررسی قرار گرفته است که جرایم مربوط به مواد مخدر با ۶۹٪ در صدر و قتل با ۲۱٪ در رده بعدی قرار دارد.
24

در نمودار دایره ای زیر نیز اجرای حکم اعدام در استان های مختلف کشور مورد بررسی قرار گرفته است که بر این اساس استان البرز با سه زندان پرجمعیت و مهم کشور با ۲۸٪ در صدر و استان فارس و استان هرمزگان هر کدام با ۱۰٪ در رده دوم و سیستان و بلوچستان با ۹٪ در رده سوم قرار دارند.
در نمــــــودار دایره ای زیر نیز اجرای حکم اعدام در زندان های مختلف کشور مورد بررسی قرار گرفته است که بر این اساس زندان قزل حصار و رجایی شهر در صدر قرار دارند.
25

بر اساس آمارهای ارایه شده ۶٪ اعدام ها در ملاء عام و انظار عمومی به اجرا در آمده است.
27
کمتر از ۱ درصد از اعدام شدگان زن بوده اند، ۵۳٪ اعدام شدگان مرد بوده اند و جنسیت ۴۷٪ اعدام شدگان نامعلوم است. اعدام زنان تقریبا ۵۰٪ نسبت به سال ۲۰۱۴ کاهش پیدا کرده است.
28
همین طور در زیر می توانید به اطلاعات فراوانی اعدام در ملاء عام در استان های کشور بنگرید بر اساس این آمار استان فارس همچون سال قبل با ۳۱٪ اعدام ها در صدر قرار دارد.
29

در این نمودار که رابــطه مستقیمی بـــا اعدام مخفیانه زندانیان دارد، اعدام هایی که از سوی منابع مستقل و حقوق بشری گزارش شده است مورد بررسی قرار گرفته است که بر اساس نمودار زیر ۵۴٪ اعدام شدگان به صورت مخفیانه یا بدون اعلام در رسانه های جمعی اعدام شده اند.
30
در حوزه اعدام، اجرای حکم شهروندان نسبت به سال ۲۰۱۴ دستکم ۴۰٪ افزایش داشته است، هم چنین صدور احکام اعدام نیز با افزایش ۲۱۵٪ همراه بوده است. تعداد اعدام ها در ملاء عام ۳٪ نسبت به سال ۲۰۱۴ کاهش داشته است و اعدام زنان نیز ۵۰٪ کاهش را نشان می دهد.
در مقایسه ماهانه صدور و اجرای حکم اعدام بر اساس تعداد نقض موردی حقوق بشر نسبت به سال قبل ۵۳٪ افزایش داشته است، بیشترین صعود در این حوزه در جون و بیشترین نزول در اکتبر گزارش شده است.
برای مشاهده نقض موردی حقوق بشر نسبت به سال ۲۰۱۴ در این رسته به نمودار زیر بنگرید.
31

نسخه کامل گزارش سالانه را مطالعه کنید
در صورت تمایل نسخه پی دی اف را دانلود کنید

امید کوکبی: از من خواستند با همکاری در راستای پروژه های هسته‌ای منظور نظر ایشان را بپذیرم یا تحمل ده سال زندان.



امید کوکبی: از من خواستند با همکاری در راستای پروژه های هسته‌ای منظور نظر ایشان را بپذیرم یا تحمل ده سال زندان.

امید کوکبی، ۳۱ ساله، فارغ التحصیل دانشگاه شریف و دانشجوی مقطع دکتری فیزیک اتمی در دانشگاه تگزاس آمریکا در تاریخ ۱۰ بهمن ماه ۱۳۸۹ در فرودگاه امام خمینی هنگام ترک کشور بازداشت شد و پس از ۱۵ ماه بازداشت موقت در دادگاهی به ریاست قاضی صلواتی در روز ۲۴ اردبیهشت ماه ۱۳۹۰ به اتهام ارتباط با دول متخاصم (آمریکا) به ده سال حبس محکوم شد.

سازمان حقوق بشر ایران خواستار آزادی همه زندانیان سیاسی و عقیدتی شد



سازمان حقوق بشر ایران خواستار آزادی همه زندانیان سیاسی و عقیدتی شد
حقوق بشر ایران، ۲۸ دی ماه ۱۳۹۴: سازمان حقوق بشر ایران ضمن استقبال از آزادی ۴ شهروند ایرانی- آمریکایی خواستار آزادی تمام زندانیان سیاسی و عقیدتی که در زندان‌های ایران بسر می‌برند شد.
در پی برداشته شدن تحریم‌ها، رسانه‌های رسمی خبر از آزادی جیسون رضائیان، سعید عابدینی، امیررضا حکمتی و نصرالله خسروی دادند. دادستان تهران گفت این چهار نفر با تصویب شورای عالی امنیت ملی ایران و در چهارچوب مبادله زندانیان آزاد شده‌اند.
همچنین یک شهروند آمریکایی دیگر بنام متیو ترویتیک که ماه سپتامبر برای گذراندن یک دوره چهارماهه زبان فارسی در موسسه دهخدا وابسته به دانشگاه تهران به ایران رفته و ۴۰ روز پیش بازداشت شده بود نیز آزاد شد.
آزادی این افراد که در واقع مبادله با مقامات آمریکایی بر سر آزادی ۷ تاجر ایرانی بوده است یک گام مثبت حقوق بشری به حساب می‌آید ولی آزاد کردن باقی زندانیان سیاسی و عقیدتی نباید مشروط به معامله‌ای دیگر باشد.
سازمان حقوق بشر ایران ضمن استقبال از آزادی این شهروندان دوتابعیتی خواستار آزادی تمام زندانیانی است که بخاطر گرایش سیاسی، عقیدتی و یا ابراز عقیده و یا هر عمل مسالمت آمیز دیگری در زندانهای جمهوری اسلامی بسر می‌برند.
همچنین محمود امیری مقدم سخنگوی این سازمان گفت: «ما از جامعه جهانی می‌خواهیم که نه فقط برای آزادی زندانیان با تابعیت دوگانه، بلکه برای آزادی همه زندانیان عقیدتی تلاش کنند.»
هم اکنون زندانیان بسیاری بخاطر ابراز عقاید یا اقدامات مسالمت آمیز سیاسی خود در زندانهای جمهوری اسلامی بسر می‌برند که از آن جمله می‌توان به زندانیان مناطق اتنیکی ایران اشاره کرد که بدون دادرسی عادلانه تحت اتهامات امنیتی به حبس‌های طولانی مدت محکوم شده‌اند.
IHR

انجمن آزادی بیان موسیقی خواستار تبرئه سه هنرمند ایرانی شد


انجمن آزادی بیان موسیقی خواستار تبرئه سه هنرمند ایرانی شد
انجمن آزادی بیان موسیقی(فری میوز) به همراه ۹ سازمان حقوق بشری با ارسال نامه‌ای به رئیس قوه قضاییه ودیگر مقامات ایرانی خواستار تبرئه دو موسیقی‌دان، مهدی رجبیان، یوسف عمادی، و حسین رجبیان فیلم‌ساز شدند.
اوله ریتوف، مدیر اجرایی فری میوز، در این نامه نوشته است: "بدون شک سرکوب آزادی بیان در ایران نشان دهنده درگیری‌های داخلی بین حسن روحانی، رییس جمهور و گروههای محافظه کار مانند سپاه است که به نظر می‌رسد در تلاش برای کنترل وزارت فرهنگ و ارشاد هستند."
"ایران هر چه اعتبار ایران از گفتگوهای هسته‌ای به دست آورده با شیوه‌های بی رحمانه دستگیری و ارعاب هنرمندان، رسانه‌ها و جامعه مدنی از دست می‌دهد."
"من از شما می‌خواهیم که اقدامات لازم و فوری با توجه به میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی برای تبرئه این سه هنرمند انجام شود."
مهدی رجبیان، یوسف عمادی، دو موسیقی دان ایرانی و حسین رجبیان فیلم ساز که در انتظار حکم دادگاه تجدیدنظر هستند، دو سال پیش بازداشت شدند و درحال حاضر به قید وثیقه آزاد هستند.
آنها اردیبهشت ماه امسال به اتهام "توهین به مقدسات و تبلیغ علیه نظام" هر یک به ۶ سال زندان و ۲۰ میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شده بودند.
براساس گزارش‌های رسیده به سازمان‌های حقوق بشری، مهدی رجبیان موسس سایت موسیقی "برگ موزیک" است. یکی از اتهامات آقای رجبیان این است که برگ موزیک با انتشار موسیقی زیرزمینی "قصد ترویج بی‌اعتنایی به مقدسات" را داشته است.
یک منبع آگاه به کمپین بین‌المللی حقوق بشر ایران گفته که مهدی رجبیان، در حال ضبط پژوهش تاریخ ایران به روایت سه تار بود که تمامی آن پروژه با توقیف استودیوی شخصی و هارد دیسک‌های حاوی صداهای ضبط شده متوقف شد.
یوسف عمادی نیز آهنگساز است و در زمان بازداشت مسئولیت فروش سی‌دی‌های سایت برگ موزیک را برعهده داشت.
اما حسین رجبیان ارتباطی با سایت برگ موزیک نداشته است. او پس از اتمام اولین فیلم سینمایی‌اش دستگیر و فیلم مذکور که دارای مجوز ساخت هم بود توقیف شد و هنوز تصاویر و صداهای نهایی شده فیلم به او بازگردانده نشده است.

جدول رده‌بندی آزادی رسانه‌ها در سالی که گذشت؛ ایران در رده‌ی ۱۷۳ از ۱۸۰ کشور



خبرگزاری هرانا ـ در جدیدترین جدول رده‌بندی جهانی آزادی رسانه‌ها در سال ۲۰۱۵، که از سوی گزارشگران بدون مرز منتشر شده است،  ایران از میان ۱۸۰ کشور در رده‌ی ۱۷۳ قرار گرفته است.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از گزارش گران بدون مرز، این رده بندی منبعی است برای شناخت بیشتر وضعیت آزادی رسانه‌ها در جهان و به این عنوان مورد استناد بسیاری از نهادهای جهانی از این میان سازمان ملل، بانک جهانی و بسیاری از نهادهای ملی در کشورهای جهان است. رده بندی آزادی رسانه‌ها در جهان، که کشورها را بر اساس وضعیت آزادی مطبوعات و ساختارهای تضمین کننده‌ی حق بنیادین دانستن ارائه می‌کند، هر سال با همکاری صدها تن از روزنامه‌نگاران و کارشناسان رسانه‌ها، وکلا و مدافعان حقوق بشر تهیه می‌شود.
در صدر جدول سال ۲۰۱۵ فنلاند، که از پنج سال پیش همچنان صدر نشین است و سپس نروژ و دانمارک قرار دارند. در انتهای جدول نیز بدترین‌ها قرار دارند، ترکمنستان، کره شمالی و اریتره که در میان ١٨٠ کشور صد و هشتامین است.
ایالات متحده آمریکا با از دست دادن سه رده به ۴٩ فرو نشسته، ژاپن دو رده از دست داده و در ۶١ نشسته است. برزیل با پیش روی دوازده رده به ٩٩ رسیده و به میان صد کشور نخست جدول آمده است. روسیه با از دست دادن ۴ رده در ١۵٢ قرار دارد و ایران در همان رده ١٧٣ ثابت مانده است، اما چین ١٧۶ یک رده عقب رفته است.
در این گزارش درباره ایران آمده است که از سال ۲۰۰۳ ایران در رده بندی جهانی آزادی رسانه‌ها، در حال سقوط آزاد است. انتخاب حسن روحانی, محافظه کار میانه رو به ریاست جمهوری در خرداد ماه ۱۳۹۲ تأثیر چندان مثبتی بر وضعیت آزادی اطلاع رسانی نداشته است. رسانه‌ها همچنات توقیف می‌شوند، موج بازداشت ها روزنامه نگاران و وب‌نگاران، دردو سال اخیر, سازماندهی شده از سوی سپاه پاسداران با همکاری فعالانه دستگاه قضایی تحت نظارت رهبر جمهوری اسلامی، یادآور بازداشت‌های فردای انتخاب پر مناقشه محمود احمدی‌نژاد به ریاست جمهوری در خرداد ۱۳۸۸ است.
این گزارش یادآوری کرده است که همچنان بسیاری از بازداشت شدن این اعتراض‌های در زندان بسر می برند. سکوت دولت حسن روحانی در برابر سرکوب آزادی اطلاع رسانی اگر همیارانه نباشد به عنوان رئیس جمهوری و مسئول اجرای قانون اساسی است دست کم پرسش برانگیز است. ایران همچنان با ۵۰ فعال رسانه‌ای زندانی یکی از پنج زندان جهان برای روزنامه‌نگاران است.
بنا بر این گزارش در سراسر جهان در بیشتر موارد به نام امنیت ملی است که دمکراسی از ارزش‌هایش فاصله می‌گیرد. در برابر تهدید‌های واقعی و یا جعلی، دولت‌ها در ضرب‌اهنگی متبحرانه انبانی از قانون‌ برای خاموش کردن صداهای مستقل درست می‌کند. پدیده‌ای که رژیم‌های اقتدارگر را هم‌چون نظام‌های دمکراتیک در بر گرفته است.

ایران نهمین کشور مسیحی ستیز در سال ۲۰۱۵ معرفی شد

به رسم همه ساله سازمان مسیحی درهای باز(OpenDoors) در ماه ژانویه لیستی از پنجاه کشور که مسیحیان در آنجا تحت آزار و اذیت قرار دارند ارائه میدهد،در این لیست ایران در رده نهم و افغانستان در رده پنجم کشورهای مسیحی ستیز جای دارند.
world watch listبه گزارش خبر گزاری صدای مسیحیان ایران سازمان مسیحی درهایی باز (OpenDoors)  با انتشار لیست جدید که مربوط به کشورهایی که در سال۲۰۱۵مسیحیان تحت آزار و اذیت قرار داشته اند ایران را در رتبه نهم این لیست از میان پنجاه کشور قرار داده است،ایران در سال ۲۰۱۴ در رده هفتم این لیست قرار داشت.
با اینحال ایران با دو پله صعود در این لیست همچنان در زمره کشورهایی که مسیحیان را بینهایت تحت آزار و اذیت قرار میدهند(وضعیت قرمز) جا دارد.
در این لیست کره شمالی به مانند سال گذشته همچنان  رده نخست این لیست را به خود اختصاص داده است، نکته حائز اهمیت در این لیست جابجایی سومالی از رده دوم به هفتم میباشد که این رتبه را ایران در سال ۲۰۱۴ در اختیار داشته است.
افغانستان که سال ۲۰۱۴ در رده  پنجم قرار داشته است به رتبه چهارم رسیده است،کشور آفریقایی اریتره از رده نهم در سال ۲۰۱۴ به رده سوم در سال ۲۰۱۵ آمده است،که نشان از بدتر شدن اوضاع مسیحیان در این کشور میباشد.
کشور عربستان سعودی که در سال ۲۰۱۳ در رده ششم این جدول حضور داشت،و با بهبود وضعیت سال ۲۰۱۴ به رده دوازدهم این لیست نقل مکان کرد و سال ۲۰۱۵ نیز به رده چهاردهم  نقل مکان کرده است ولی با این تغییرات همچنان در زمره کشورهای خیلی آزار دهنده قرار دارد ولی وضعیت نارنجی  برای مسیحیان عربستان نشان دهنده وضعیت بهتر از مسیحیان ایران که در وضعیت قرمز قرار دارند میباشد.
بهترین تغییر برای کشور عربی عمان میباشد  که از رده سی و نهم در سال ۲۰۱۴ به آخرین رده یعنی پنجاهم این جدول در سال ۲۰۱۵ نقل مکان کرده است.
این گزارش حاکی از این است که آزار و اذیت  به سرعت در آفریقا به ویژه کشورهای جنوب صحرای آفریقا در حال رشد است، . در خاور میانه  هم خشونت داعش  در عراق و سوریه افزایش یافته است سرعت خروج جمعیت مسیحی از منطقه به یک بحران جهانی تبدیل شده است.
دکتر احمد شهید در گزارش سالیانه خود در مورد  نقض حقوق اقلیت‌های مذهبی در ایران مانند یارسان، بهائیان، مسیحیان و مسلمانان سنی‌ همواره هشدار داده است  ،و آنرا همچنان بحرانی اعلام کرده است.
قرار گرفتن ایران در مرز قرمز که نشان از آزار و اذیت بینهایت مسیحیان میباشد،وضعیت ایران  با توجه به وعده های حسن روحانی پیش از انتخابات ریاست جمهوری در ارتباط با حق و حقوق اقلیت های مذهبی نه تنها تغییری حاصل شده است بلکه بدتر هم شده است.
در مادهٔ ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر که حکومت ایران نیزیکی از کشورهایی هست که  متعهد به اجرای آن شده است آمده که هر انسانی حق  آزادی اندیشه،  دین است؛ این حق شامل آزادی دگراندیشی، تغییر مذهب ، و آزادی علنی  کردن آئین و ابراز عقیده، چه به صورت تنها، چه به صورت جمعی یا به اتفاق دیگران، در قالب آموزش، اجرای مناسک، عبادت و دیده بانی آن در محیط عمومی و یا خصوصی است.
با اینحال جمهوری اسلامی  همچنان از اجرای آن چیزی که متعهد شده است سر باز میزند و اقلیت های مذهبی در ایران همچنان تحت آزار و اذیت میباشند،این پر واضح است که حکومت ایران با عدم توجه به تعهد خود قانون کشور را تبدیل به یک قانون  تک مذهبی اجباری  اسلام شیعه کرده است و تمام حق و حقوق به عبادات اسلام شیعه داده میشود، نقض حقوق  ، مسیحیان، بهائیان، یهودیان و مسلمانان سنی که توسط عناصر تندرو شیعه مسلمان اجرا میشود  تماما تحت حمایت  رهبر جمهوری اسلامی علی خامنه ای می باشد.
یکی از نمونه های شناخته شده آزار و اذیت مسیحیان در ایران کشیش ایرانی/آمریکایی سعید عابدینی میباشد که  مورد شدید ترین آزار و اذیت و ضرب و شتم  قرار گرفته است،سعید عابدینی کشیش ایرانی آمریکایی میباشد که جهت ساخت یتیم خانه در سال ۲۰۱۲ به ایران مسافرت کرد و از همان زمان بازداشت و به زندان منتقل شده است.

شمیم روحانی به زندان منتقل شد


شمیم روحانی به زندان منتقل شد

به گزارش خبرگزاری بهایی نیوز شمیم روحانی شهروند بهایی ساکن اهواز جهت اجرای حکم به زندان منتقل شد.

این شهروند بهایی پیشتر در روز سه شنبه ۱۴ آبان۱۳۹۲ بازداشت و پس از تفتیش منزل و همچنین ضبط کتب مذهبی ، اسناد و مداراک شخصی و همچنین موبایل و کامپیوتر وی به بازداشتگاه وزارت اطلاعات منتقل شده بود.

بنابر این گزارش شمیم روحانی پیشتر در دادگاه انقلاب اهواز به اتهام"تبلیغ علیه نظام " و "عضویت در تشکیلات مذهبی بهایی" محکوم به ۱۲ ماه حبس تعزیری و ۲ سال تبعید از استان خوزستان محکوم گردیده بود.

شمیم روحانی در آبان ماه سال ۱۳۹۲ بازداشت و پس از چند ماه به قید وثیقه آزاد شده بود .

گزارشگران بدون مرز: سرکوب رسانه‌ها پیش درآمد انتخابات در ایران

https://journalismisnotacrime.com/media/uploads/2016/01/08/reporters_without_borders.jpg

گزارش‌گران بدون مرز (RSF) بار دیگر احضار و بازداشت روزنامه‌نگاران و سانسور رسانه‌ها در ایران را محکوم کرد.
سازمان گزارشگران بدون مرز در اطلاعیه ای با محکوم کردن سرکوب رسانه‌ها و روزنامه‌نگاران در ایران، با اشاره به اینکه تنها دو ماه به انتخابات انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان باقی مانده گفته است «مقامات ایرانی با سرکوب پیشگیرانه، احضار و بازداشت روزنامه‌نگاران و توقیف رسانه‌ها به استقبال انتخابات می‌روند.» 
این اطلاعیه به بازداشت «آفرین چیت‌ساز، ستون نویس روزنامه‌ دولتی ایران، احسان مازندارنی مدیر مسئول روزنامه فرهیختگان, سامان صفرزایی همکاری بسیاری از رسانه‌ها و از این میان اندیشه‌پویا، و عیسی سحرخیز روزنامه‌نگار مستقل و مدیر مسئول چندین نشریه اصلاح‌طلب» در  ١١ آبان ١٣٩٤ اشاره کرده و گفته است که این روزنامه نگاران بعد از دو ماه هنوز «بلاتکلیف» هستند و در «بازداشت موقت» به سر می برند. 
این سازمان همچنین اعلام کرده که علاوه بر خبرنگاران نام برده، «شمار دیگری از روزنامه‌نگاران از سوی اطلاعات سپاه احضار و بازجویی و تهدید شده‌اند، برخی از آن‌ها نیز مدتی در بازداشت بسر برده‌اند.»‌
سازمان گزارشگران بدون مرز با محکوم کردن توقیف روزنامه بهار (در ۱۳ دی ۹۴)، اعلام کرده که «در همین روز (۱۳ دی) ماموران شخصی پوش سپاه پاسداران، فرزاد پورمردادی همکار بسیاری از رسانه‌های را در منزل خود در شهر کرمانشاه پس از بازرسی منزل و ضبط کامپیوتر، دست نوشته‌ها و ابزار کارش، بازداشت کردند. خانواده وی هنوز از علت و محل بازداشت وی بی اطلاع هستند. این روزنامه‌نگار چندی پیش از بازداشت کانال کلاغ نیوز را بر روی تلگرام به راه انداخته بود که درباره وضعیت استان و انتخابات اطلاع رسانی می‌کرد. از همان فردای راه اندازی این کانال رسانه‌های اصول‌گرای نزدیک به سپاه پاسداران حمله و تهدید علیه این روزنامه‌نگار را آغاز کردند.»
ایران با ۳٧ روزنامه‌نگار و شهروند خبرنگار زندانی یکی از پنج زندان بزرگ جهان برای فعالان رسانه‌ای است. این کشور در رده بندی جهانی آزادی مطبوعات در سال ٢٠١٥، از میان ۱۸۰ کشور در رده ۱۷۳ قرار دارد.

پورمرادی، روزنامه‌نگار و فعال سیاسی اصلاح‌طلب در کرمانشاه بازداشت شد.



خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران شامگاه سه‌شنبه ۱۵ دی گزارش داد که فرزاد پورمرادی روز یکشنبه ۱۳ دی‌ هنگام خروج از خانه از سوی مأموران بازداشت و پس از تفتیش منزل و ضبط برخی از وسایل به مکانی نامعلوم منتقل شده است.
یک منبع که نامش فاش نشده، به هرانا گفت: «فرزاد مرادی دو روز پیش هنگام خروج از منزل به همراه زن و فرزندانش بود که خودرویی که ظاهراً شش سرنشین داشت، او را متوقف و بازداشت کردند و بعد از جست‌وجوی منزل، به همراه کامپیوتر و گوشی، حتی تبلت فرزندش را با خود بردند.»
به‌گفته این منبع، با وجود گذشت سه روز از بازداشت و بی‌خبری، اتهامات و دلایل بازداشت این فعال سیاسی مشخص نیست ولی گقته می‌شود که مرادی از سوی اطلاعات سپاه بازداشت شده است.
این روزنامه‌نگار، به‌تازگی با راه‌اندازی یک کانال خبری در تلگرام، در حوزه‌ انتخابات مجلس فعالیت می‌کرد و از سوی رسانه‌های محافظه‌کار محلی متهم به «براندازی و تفرقه‌افکنی» شده بود.
فرزاد پورمرادی، مسئول کمیته اطلاع‌رسانی ستاد انتخابات حسن روحانی در استان کرمانشاه در انتخابات ریاست ‌جمهوری سال ۱۳۹۲ بوده است.

آتنا فرقدانی: «امیدو یقین‌تان را برای گرفتن حق‌تان، حقمان از دست ندهیم»

آتنا فرقدانی:  «امیدو یقین‌تان را برای گرفتن حق‌تان، حقمان از دست ندهیم»


***
 آتنا فرقدانی، فارغ اتحصیل رشته نقاشی از دانشگاه الزهرا، فعال حقوق مدنی و کودک روز ۲۰ دی ماه ۱۳۹۳ بازداشت شد و به سه اتهام “اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی،” “فعالیت تبلیغی علیه نظام” و “توهین به رهبری، رییس جمهور، توهین به نمایندگان مجلس و توهین به ماموران بند ۲– الف سپاه در حین بازجویی” به ۱۲ سال و ۹ ماه حبس درشعبه ۱۵ دادگاه انقلاب محکوم شد در حال حاضر پرونده او به شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر منتقل شده است. این نقاش زندانی شهر یور ماه امسال برنده جایزه شجاعت شبکه بینالمللی مدافع حقوق کاریکاتوریستها شد.

به یاد مادر بهکیش

دستم به نوشتن نمی‌رود. مدت هاست که نا امید، نظاره‎گر دنیای کثیفی هستم که در آن زندگی می‌کنیم. نمی‌توانم بنویسم، حتی بخوانم. خسته‌ام ازتکرار تاریخ غم‌انگیز و جملات امیدوار کننده. اتاق‌های فکری که برای همه مردم جهان تصمیم می‌گیرند، هر روز ناامیدترم می‌کند، تسلیم شده‌ام در مقابل روزگار، دیگر کاری از من ساخته نیست. انسان ها، ابزار و شعارها همه تو خالی‌تر شده‌اند. در میان دروغ و نیرنگ و ریا محاصره شده‌ایم، بی‌رحم و مروتی.

Mother Behkish Mothers of Khavaran

جمهوری اسلامی شش نفر از خانواده مادر بهکیش را کشت: محمد در اسفند سال ۱۳۶۰، سیامک اسدیان (دامادش) در مهر ۱۳۶۰، زهرا در شهریور ۱۳۶۲، محسن در اردیبهشت ۱۳۶۴ و محمود و علی در شهریور ۱۳۶۷.



در چنین حال و روزگاری، قلب مادر بهکیش می‌ایستد و دوستی می‌خواهد از او، بنویسم، شرمسار از مقاومت و ایستادگی مادر بهکیش، تاب نمی‌آورم ولی می‌دانم با چند سطر نوشتن دین‌ام ادا نمی‌شود.
درود بر جعفر بهکیش که نام مادرش را نوشت: ام البنین – نیره جلالی مهاجر، شخصیت مستقل و بی‌نظیری بود و به راستی، سمبل مقاومت و دادخواهی و صلح!
او، رنگین کمانی از رنگ‌ها بود. سپید، سرخ، سبز، بنفش که برای همه در سفره گسترده مهربانی‌اش، مادری می‌کرد و آرام و با وقار، درس مقاومت می‌داد.
با نام خانواده بهکیش در خاوران آشنا بودم ولی از آشنایان‌ام نبودند. در جریان جنبش سبز و گردهمایی‌های مادران در پارک لاله پس از چندین ماه، از طریق منصوره بهکیش با مادرش از نزدیک آشنا شدیم و به همراه تعدادی از مادران به دیدارش شتافتیم. در جریان همین دیدارها، اولین گفتگوی رسانه‌ای مادربهکیش در بلاگ مادران عزادار چاپ شد و به مدد اینترنت در سطح وسیعی انعکاس پیدا کرد. فراموش نمی‌کنم لحظه‌ای را که با لباس گلدار و روسری سفید، تصویر تاریخی معروف شش نفره عزیزان‌اش را بغل گرفت و بی‌تکلف مقابل دوربین نشست و من به سرعت چند عکسی گرفتم. احساس حقارت و خجالت می‌کردم در مقابل این زن. گویی در کشتار فرزندان‌اش من دست داشته ام، یک حس درونی شاید برای سال‌ها سکوت در مقابل چنین فجایعی، مرا آزار می‌داد.
با خانواده‌های داغدیده بیگانه نبودم، از کودکی با اخبار زندان و اعدام بزرگ شده بودم ولی پنج فرزند و یک داماد، یعنی شش نفر از یک خانواده؟ مگر می‌شود طاقت آورد.
مادر بهکیش هم، مانند بسیاری از مادران و پدرانی که داغ چند فرزند دارند و انگاری به یکی حساس ترند، وقتی ازفرزندانش می‌گفت، نام زهرایش را بارها تکرار می‌کرد، همان طور که دایی بزرگ‌ام، یادش گرامی، وقتی از داغ‌هایش می‌گفت بیژن از زبان اش نمی‌افتاد و قلب ناتوانم را به درد می‌آورد.
پس از آن دیدار، هر بار که به دیدن مادر بهکیش با مهمان‌نوازی‌های منصوره می‌رفتم، کمتر صحبت می‌کردیم و بیشتر نگاه و بود و آه. ولی حس رابطه‌ای عمیق مفتخرم می‌کرد.
دیگر حلقه دوستداران و حامیان مادر بهکیش وسیع‌تر شده بود، علاوه بر مادران و خانواده‌های خاوران، مادران عزادار جنبش سبز، مادران زندانیان سیاسی – عقیدتی، مادران پارک لاله، فردی و گروهی به هر بهانه و مناسبتی به دیدارش می‌رفتند و از او نیرو می‌گرفتند و این چنین بود که مادر بهکیش برای من سمبل مقاومت، دادخواهی و صلح شد. و در اولین فرصت پس از خروج از ایران که به همت انجمن حقوق بشری ایران آزاد و سازمان عفو بین‌الملل و شورای شهر بوخوم آلمان، جایزه‌ای حقوق بشری به من تعلق گرفت، خود را لایق ندانسته و آن را به مادر بهکیش تقدیم کردم.
اکنون او این جهان بی مروت را ترک کرده است و من به امانتی فکر می‌کنم که روی دوش‌هایم سنگینی می‌کند.


خدیجه مقدم

احمد شهید: وضعیت حقوق بشر در دولت روحانی تغییری نکرده



گزارش‌های احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران سالهاست مورد حساسیت دستگاه قضایی جمهوری اسلامی است اما این باعث نشده او مسیر خود را تغییر دهد؛ او از شیوه‌ی خود دفاع می‌کند و می‌گوید اطلاعاتش درباره ایران را به شکل‌های مختلف به دست می‌آورد؛ گزارش‌های دولتی که منتشر می‌شوند، وب‌سایت‌های حکومتی که درباره مسایل مختلف می‌نویسند و از طریق ایرانیانی در داخل کشور که با وی ارتباط دارند. آنچه در پی می‌آید پاسخ او به پرسش‌های "روز" است درباره‌ی وضعیت حقوق بشر در دولت روحانی، انتقادهایی که به شیوه‌ی کار او وجود دارد و نیز چشم‌انداز آینده. او همچنان از وضعیت حقوق بشر در ایران و در دولت روحانی ناراضی است اما می‌گوید می‌شود با حسن روحانی همکاری کرد.

آقای شهید، شما در زمان دو دولت متفاوت در ایران (دولت احمدی‌نژاد و دولت روحانی) مسئول پرونده حقوق‌بشر ایران بودید. تغییر دولت در ایران آیا باعث تغییر رویکرد به مقوله حقوق‌بشر در ایران شده یا خیر؟
برخی تغییرها و بهبود وضعیت وجود داشته، اما این تغییرات قابل توجه نبوده است. تغییرات در دولت‌ جدید به این شکل بوده که برای مثال دیپلمات‌ها بیشتر با من صحبت می‌کنند یا اطلاعات بیشتری در اختیارم قرار می‌دهند."

و این مساله منجر به تغییر قابل توجهی در وضعیت حقوق‌بشر ایران شده؟
نه به دلیل این گفت‌وگوها، بلکه به دلیل گزارش‌های من و این‌که درباره وضعیت حقوق‌بشر در ایران صحبت می‌شود، اراده بیشتری برای صحبت و حل برخی از این مسایل وجود دارد. هیچ کشوری اعلام نمی‌کند کاری را به این دلیل انجام داده که سازمان ملل چنین خواسته‌ای داشته است.

امید دارید صحبت ها با مسئولان جمهوری اسلامی منجر به این شود که به ایران سفر کنید؟
خیلی بعید است. فکر نمی‌کنم ایران تمایلی داشته باشد که گزارش‌گر مستقلی وارد کشور شود و گزارش تهیه کند. زیرا تصور می‌کنند - همان‌طور که زمانی آقای لاریجانی هم گفته بود - مسایل مختلفی در داخل کشور وجود دارد که در گزارش مورد اشاره قرار خواهد گرفت.

و این عدم سفر به ایران، باعث نمی‌شود که گزارش‌ها دچار نقص باشند؟
شما نمی‌توانید برای دو مساله جایگزین پیدا کنید، یکی همکاری حکومت و دیگری امکان سفر به ایران. اما اگر شما بتوانید به ایران سفر کنید بدون همکاری دولت با شما، مشکلات بزرگ‌تری وجود خواهد داشت. فرض کنید من به ایران سفر کنم و با افرادی ملاقات کنم. بعد از ملاقات، دولت آن‌ها را بازداشت کند. این مساله خود تبدیل به مشکل بزرگ‌تری خواهد شد. من اطلاعاتم درباره ایران را به شکل‌های مختلف به دست می‌آورم. گزارش‌های دولتی که منتشر می‌شوند، وب‌سایت‌های حکومتی که درباره مسایل مختلف می‌نویسند، و با ایرانیانی از داخل کشور ارتباط دارم و اطلاعات را جمع‌آوری می‌کنم. اما موافقم که سفر به ایران می‌تواند کمک کند. اما بدون سفر به ایران هم می‌توانم مسایل و مشکلات را روایت کنم. بهرحال با توجه به گزارش‌های مختلفی که سازمان ملل در مورد ایران منتشر و توجه‌ها را جلب می‌کند، می‌بینید که ایران نیز تلاش می‌کند برخی از این مشکلات را رفع و رجوع کند، حالا نه لزوما به‌شکل مثبتی که مورد انتظار است. یک نمونه آن هم بحث جای‌گزینی مجازات حبس ابد با اعدام برای قاچاقچیان مواد مخدر است.

این سوال را از این جهت پرسیدم که بخصوص مسئولان حکومت بسیار به این اشاره می‌کنند که اطلاعات شما از طریق اپوزیسیون حکومت به دست می‌آید و همین مساله باعث عدم توازن و عدم رعایت بی‌طرفی در گزارش‌ها می‌شود.

ببینید شما در هرنوع متدولوژی تحقیق حقوق بشری باید به دنبال مصادیق برای توجه دادن به مقوله مورد نظر باشید. همه اطلاعات گزارش‌های من هم نه از اپوزیسیون که از "قربانیان" نقض حقوق‌بشر جمع‌آوری می‌شود. خیلی از این اطلاعات هم در واقع توسط رسانه‌های دولتی گزارش شده یا در گزارش‌های مجلس یا نهادهای حکومتی به آن‌ها اشاره شده است. مثلا من وقتی در مورد بودجه در گزارش‌هایم می‌نویسم منبع اطلاعات من گزارش‌های مجلس ایران است و یا وقتی در مورد سن ازدواج یا ازدواج کودکان می‌نویسم اطلاعاتم از منابع رسمی دولتی استخراج شده است.

یک مثال در این زمینه بر می‌گردد به یکی از گزارش‌های شما درباره محرومیت دو فوتبالیست (شیث رضایی و محمد نصرتی) به دلیل خوشحالی بعد از گل و ارتباط دادن آن به هموفوبیا. مساله‌ای که نه فقط توسط حکومت، بلکه حتی توسط برخی از منتقدان حکومت هم به چالش کشیده شد و نسبت به انعکاس این مساله در گزارش بدان شکل، اعتراض کردند.
این مساله درباره مجازات دو فوتبالیست یا مساله‌ای مربوط به فوتبال نبود. مجازاتی که برای آن‌ها در نظر گرفته شد به طور مشخص نمونه‌ای از هموفوبیا بود. هموفوبیا به شکل گسترده در جامعه ایران رواج دارد. درباره مسایلی نظیر هموفوبیا هنوز جامعه ایران این مساله را نپذیرفته، این بدان معنا نیست که من از گزارش دادن درباره آن چشم‌پوشی کنم. یا درباره مساله قصاص، بسیاری از مقام‌های حکومتی می‌گویند که این مساله در دین آمده و از قوانین اسلامی است. اما قوانین بین‌المللی در این زمینه چیز دیگری می‌گویند. موافقم که اگر به ایران می‌رفتم شاید امکان نگاه دقیق‌تری به مسایل وجود داشت، اما این مساله باعث تغییر قوانین بین‌المللی نمی‌شود.

آقای شهید شما از حامیان توافق هسته‌ای میان ایران و گروه ۱+۵ بودید. این توافق ممکن است منجر به بهبود وضعیت حقوق‌بشر در ایران شود؟
توافق هسته‌ای نه، اما اتفاق‌هایی که پس از آن می‌افتد، از جمله رفع تحریم‌هایی که به مردم فشار می‌آورد می‌تواند به بهبود حقوق بشر کمک کند. مثل این‌که ممنوعیت ورود برخی کالاهای اساسی و دارو و … رفع شده است. من همچنین معتقدم که باز شدن درهای کشور و روابط تجاری باعث کم شدن برخی محدودیت‌ها و همچنین قانون‌مداری بیشتر خواهد شد. سرمایه‌گذاران حاضر نخواهند بود سرمایه خود را به جایی وارد کنند که قوانین رعایت نمی‌شوند. این روابط همچنین باعث می‌شود دید جدیدتری نسبت به دنیا در ایران به وجود بیاید. مساله البته تنها درباره سود تجاری نیست. خیلی از شرکت‌ها در اروپا و آمریکا هستند که مساله حقوق‌بشر هم مورد توجه آن‌هاست. فکر می‌کنم در این شرایط فعالان حقوق‌بشر امکان بیشتری برای فشار بر دولت برای رعایت استاندارها را خواهند داشت.

اما همین روابط تجاری ممکن نیست باعث شود که دولت‌های غربی از نقض حقوق‌بشر در ایران چشم‌پوشی کنند؟
مطمئنا رویکرد متفاوتی نسبت به آنچه تا امروز بکار گرفته شده نیاز است اما گاه این دولت‌هایی که دست به سرمایه‌گذاری می‌زنند نیستند که سیاست‌های‌ رعایت حقوق‌بشر را مدنظر می‌گیرند بلکه این جامعه مدنی است که به دولت‌ها برای رعایت حقوق‌بشر در کشورهای مختلف فشار می‌آورد. بهرحال حتی اگر برخی شرکت‌ها صرفا به دنبال سود باشند و دولت‌هایی هم آنها را پشتیبانی کنند، در این کشورها به اندازه کافی صداهای مختلف وجود دارد که با صدای بلند دغدغه‌های حقوق بشری را مورد توجه قرار دهند. تصور می‌کنم که این مساله در نهایت باعث می‌شود که دولت برای رعایت حقوق‌بشر تحت فشار قرار گیرد.

شما درباره صحبت برخی مقام‌های دولتی با خودتان سخن گفتید. این مقام‌ها در ملاقات با شما از چه مسایلی سخن می‌گویند؟ مثلا درباره تک‌تک سرفصل‌های گزارش شما این آزادی را دارند که با شما سخن بگویند؟
درباره برخی مسایل هیچ‌گاه سخن نمی‌گویند. مثلا درباره ال.جی.بی.‌تی‌ها، یا درباره بهایی‌ها یا درباره نوکیشان مسیحی صحبتی نمی‌شود. اما درباره عموم مسایل دیگر حاضر به صحبت هستند و به همین دلیل مسایل زیادی وجود دارد که با هم درباره آن سخن بگوییم.

و این صحبت‌ها - حتی در شکل غیررسمی - منجر به حل مساله و مشکلی در ایران شده؟
من چند وظیفه عمده دارم: یکی ایجاد آگاهی و توجه عمومی است، دوم برجسته کردن مشکلات و ایجاد فشار بر آنها. من برای حل کردن یا قضاوت کردن در این سمت نیستم. بله، مسایلی بوده که ما گاهی درباره آن‌ها صحبت کردیم و بعدها در ایران به شکلی تغییر پیدا کرده است. مثلا پرونده‌هایی بوده که مورد توجه قرار گرفته، یا مثلا طرح‌ها و لوایحی در مجلس مطرح بوده که متوقف، یا اصلاح شده، بخاطر اینکه مباحثه‌هایی در مورد حواشی آن‌ها وجود داشته است. کاری که من می‌کنم کمک به ایجاد روایت‌ها و گفتمان پیرامون موضوعاتی است که مرتبط با حقوق بشر است. بله، مواردی بوده که آنها در برخی پرونده‌ها یا رفتارشان تغییری ایجاد کردند اما با این همه، این موارد بسیار جزئی بودند و تغییر اساسی در وضعیت عملکرد حقوق بشری دولت ایران در چهار سال و اندی گذشته نبوده است.

درخواست دیدار با اعضای بلندپایه دولت را داشته‌اید؟ یا چنین بحثی هیچ‌گاه مطرح شده؟
نه، براساس قوانین سازمان ملل من در ژنو مستقر هستم. من تلاش کردم برخی مسئولان دولتی در زمینه حقوق‌بشر را ملاقات کنم، اما تلاش نکردم ملاقاتی با رئیس‌جمهوری یا رئیس قوه‌قضائیه داشته باشم. تصور نمی‌کنم چنین ملاقاتی اساسا مفید باشد. چون نمی‌توانم با آن‌ها در زمینه مشکلات مشخص صحبت کنم. من با کسانی صحبت می‌کنم که اطلاعات مشخصی از وقایع دارند یا با افرادی که قرار است در موضوع خاصی از آن‌ها اطلاعات بگیرم. فکر نمی‌کنم به عنوان یک متخصص در سازمان ملل، نیازی به صحبت من با مقام‌های بلندپایه دولتی باشد.

منظور از مسئولان دولتی در زمینه حقوق‌بشر چه کسانی هستند؟
با مسئول حقوق‌بشر در قوه‌قضائیه، برخی نماینده‌های مجلس، برخی مقام‌های مرتبط در زمینه مبارزه با مواد مخدر، یکی از دادستان‌های پیگیر پرونده‌های مواد مخدر و … این ملاقات‌ها چند ساعتی طول کشید و به نظرم بیشتر از ملاقات با مقام‌های سیاسی مفید بود.

منظورتان از مفید بودن این ملاقات‌ها، این است که گفت‌وگوها به نتیجه‌ای منجر شدند؟
بله

می‌توانیم بگوییم که گزارش‌های شما، یکی از دلایل مطرح شدن طرح جای‌گزینی مجازات افراد مرتبط با مواد مخدر در ایران است؟
نمی‌توانم بگویم رابطه مستقیمی بین این دو وجود دارد. اما درباره این مساله بارها صحبت کرده‌ایم، به بحث نشسته‌ایم. در نتیجه وقتی آن‌ها به دنبال راه حلی برای مساله مواد مخدر هستند، می‌توان گفت که به نوعی مشغول حل و فصل این بحث‌ها هستند. نمی‌گویم که من این کار را کردم، اما مشخصا به دلیل نگرانی بین‌المللی از نرخ اعدام‌ها در ایران، این کشور سعی کرده که راه‌حلی برای آن پیدا کند. می‌توانم یک مثال مشخص در این زمینه بزنم. حدود دو سال پیش بود که جواد لاریجانی در مصاحبه‌ای که از آمار بالای اعدام در ایران از او پرسیده شد، گفته بود که ۸۰ درصد اعدام‌ها به خاطر مواد مخدر است و اگر ما این قانون را اصلاح کنیم این آمار هم تغییر می‌کند. شما اینجا می‌توانید رابطه مستقیمی بین توجه‌ها و نگرانی‌هایی که در گزارش‌های سازمان ملل وجود داشته و واکنش ایران را ببینید. و یا درباره مسایل مربوط به شکنجه در زندان‌های ایران که در یکی از گزارش‌هایم به آن اشاره کردم. ایران اقدام به تصحیح برخی رفتارها در این زمینه کرد و گرچه هنوز این مساله ادامه دارد، اما گزارش‌هایی به من رسیده که اوضاع در این زمینه اندکی تغییر یافته است، هرچند همچنان دغدغه‌ها پابرجاست.

شما از انتخاب آقای روحانی استقبال کردید، اما در گزارش‌‌های اخیرتان اشاره کرده‌اید که وضعیت حقوق‌بشر در ایران در برخی موارد از چند سال پیش بدتر شده است. دو سال و نیم پیش، چنین تصویری از وضعیت حقوق‌بشر ایران در دوره آقای روحانی داشتید؟
به خاطر ندارم که از روحانی حمایت کرده باشیم، به خاطر دارم که درباره روند انتخابات سخن گفته بودم. ضمن این‌که استقبال من از وعده روحانی به اصلاحات بود. مسایل حقوق‌بشری برای روحانی از همان ابتدا در اولویت نبود و بعد از رسیدن به ریاست‌جمهوری هم تلاش اصلی او معطوف به حل پرونده هسته‌ای شد. او صحبت‌هایی درباره بحث برابری جنسیتی کرد (گرچه در سیاست‌گذاری چیز چندانی از او شاهد نبودیم)، او معاون امور زنان [شهین‌دخت مولاوردی] بسیار فعالی در این زمینه دارد، درباره آزادی‌های آکادمیک تلاش‌هایی انجام داده از جمله بازگشت برخی اساتید اخراجی به دانشگاه یا تاسیس رشته زبان کردی در کردستان. با این حال تغییرات حقوق بشری در دوران روحانی بسیار حداقلی بوده، اما با توجه به این‌که او همچنان رویکرد میانه‌روانه را تبیین می‌کند، من همچنان فکر می‌کنم می‌شود با او به عنوان یک گزینه خوب همکاری کرد.