گلباران راه شما...

گلباران راه شما...

درخواست آزادی «آرش صادقی» زندانی سیاسی ترند اول توئیتر در جهان شد





کاربران توییتر با یک توفان توییتری هشتگ مربوط به آرش صادقی را به رتبه اول ترند جهانی رساندند. این فعال سیاسی زندانی بیش از دو ماه است که در اعتصاب غذا به سر می‌برد و به گفته نزدیکانش سلامت او با خطر جدی مواجه شده است.
بی‌توجهی مسئولان قضایی نسبت به خواسته‌های آرش صادقی و وخامت حال او باعث شد تا کاربران ایرانی برای دومین بار در یک هفته فراخوانی برای توفان توییتری منتشر کنند و این بار هشتگ #savearash (آرش را نجات دهید) روز جمعه ۱۰ دی به جمع ترندهای برتر دنیا راه پیدا کرد و برای چند ساعتی ترند اول جهانی بود.
آقای صادقی که به ۱۹ سال زندان محکوم شده در اعتراض به بازداشت همسرش گلرخ ابراهیمی ایرایی اعتصاب غذای نامحدود خود را از بیش از دو ماه پیش آغاز کرد. از زمان اعلام این اعتصاب غذا ۶۸ روز می‌گذرد که می‌تواند منجر به مرگ شود.
شهناز کریم بیگی مادر مصطفی کریم بیگی (یکی از کشته‌شدگان در اعتراضات مردمی عاشورای ۱۳۸۸) به مسعود باستانی٬ روزنامه‌نگار گفته که تماس‌های هر روزه آرش صادقی از زندان با او قطع شده و مادر گلرخ ایرایی هم اعلام کرده که آرش در حال مرگ است و «هر لحظه خون بالا می‌آورد.»


در این توفان توییتری٬ نمایندگان مجلس و سایر مقامات جمهوری اسلامی که در توییتر حضور دارند نیز مورد خطاب قرار گرفتند و از جمع آنها محمود صادقی نماینده تهران پاسخ داد «در حد مقدورات» به زندانیان فعال مدنی به ویژه آرش صادقی و علی شریعتی کمک خواهد کرد.

آرش صادقی چرا زندانی است؟
آرش صادقی٬ دانشجوی محروم از تحصیل به یکی از سنگین ترین احکام علیه فعالان سیاسی و مدنی محکوم شده و همسرش نیز در زمانی که او زندانی بود٬ به اتهام «تبلیغ علیه نظام و توهین به مقدسات» به ۶ سال زندان محکوم شد.
به گزارش سازمان عفو بین‌الملل خانم ایرایی به دلیل نوشتن یک داستان که حتی چاپ نشده در دادگاه محکوم شده است.
آقای صادقی در هنگام اعتصاب غذا در نامه‌ای ضمن بازشمردن نقض حقوق قانونی همسرش نوشته بود که «در این آوردگاه نابرابر، تنها دارایی من جانم است، جانم تا پایان این راه که همانا احقاق حقوق همسرم می‌باشد، خواهم ایستاد.»

وخامت حال زندانیان در اعتصاب غذا؛ توفان توییتری در حمایت از آرش صادقی



همزمان با اعلام وخامت حال آرش صادقی، زندانی سیاسی در اعتصاب غذا، کاربران ایرانی یک توفان توییتری در حمایت از او به راه انداختند.
بنا به گزارش وبسایت هرانا، آرش صادقی یکشنبه شب ۵ دی ماه، «در اثر تپش قلب، تنگی نفس و افت فشار شدید و حالت تهوع و بالا آوردن مقادیر زیادی خون به بیمارستان طالقانی منتقل شد».
از زمان اعلام آغاز اعتصاب غذای این دانشجوی محروم از تحصیل، ۶۴ روز می‌گذرد.
آقای صادقی که به ۱۹ سال زندان محکوم شده در اعتراض به بازداشت همسرش دست به اعتصاب غذای اعتراضی زده و در نامه‌ای ضمن بازشمردن نقض حقوق قانونی همسرش نوشته بود که «در این آوردگاه نابرابر، تنها دارایی من جانم است، جانم تا پایان این راه که همانا احقاق حقوق همسرم می‌باشد، خواهم ایستاد.»
گلرخ ابراهیمی ایرایی، همسر آرش صادقی به جرم «تبلیغ علیه نظام و توهین به مقدسات» به ۶ سال زندان محکوم شده و به گزارش سازمان عفو بین‌الملل به دلیل نوشتن یک داستان که حتی چاپ نشده در دادگاه محکوم شده است.
کاربران ایرانی شرکت کننده در توفان توییتری با هشتگ‌هایی مانند savearash و freearash به وضعیت ناگوار جسمانی آرش صادقی اشاره کرده و خواستار آزادی او و گلرخ ایرایی شده‌اند.

همزمان با آرش صادقی، چند زندانی دیگر در زندان‌های مختلف کشور در اعتصاب غذا به سر می‌برند و حال آنها وخیم گزارش شده است.
مرتضی مرادپور یک روز پس از آرش صادقی در زندان تبریز دست به اعتصاب غذای اعتراضی زده و خواستار اعمال ماده‌ ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی است که منجر به آزادی او از زندان می‌شود.
خانواده و دوستان آقای مرادپور نیز در مقابل زندان چند مورد تجمع برپا کردند که با آنها برخورد شده است.
سلامتی مرتضی مرادپور در پی اعتصاب غذای طولانی با خطر جدی مواجه است.
همچنین وضعیت جسمانی علی شریعتی، زندانی سیاسی در پنجاه و ششمین روز اعتصاب غذا وخیم گزارش شده و چندین مرتبه او را به درمانگاه منتقل کرده‌اند.
سعید شیرزاد در زندان رجایی شهر کرج و حسن رستگاری در زندان ارومیه از دیگر زندانیان در اعتصاب غذا هستند.

دو زندانی سیاسی در ایران 'به اعتصاب غذا ادامه می‌دهند'

گلرخ ابراهیمی ایرایی و همسرش آرش صادقی 
 
  آقای شیرزاد در اعتراض لب‌هایش را دوخت
سعید شیرزاد، زندانی سیاسی که در زندان رجایی‌شهر به سر می‌برد، در نامه‌ای اعلام کرده است که به اعتصاب غذای خود ادامه می‌دهد. در ویدئویی از مکالمه تلفنی فعالان سیاسی با آرش صادقی نیز، شنیده می‌شود که آقای صادقی می‌گوید به اعتصاب غذای خود ادامه خواهد داد.
سعید شیرزاد در پاسخ به درخواست شکستن اعتصاب غذایش گفته است: "بگذارید برای صدای بی‌صدایان در بند شده تا ۳۰ روز این اعتصاب را پیش ببرم." او گفته است که پس از روز سی‌ام یا اعتصاب غذای خشک خواهد کرد و یا آنکه اعتصاب غذای خود را خواهد شکست.
به تازگی شماری از اعضای خانواده‌های اعدام‌شدگان یا زندانیان سیاسی گذشته و حال ایران، با نوشتن نامه‌ای به چند نفر از زندانیان اعتصابی از آنها خواسته‌اند که اعتصاب غذایشان را بشکنند.
در ویدیویی که به تازگی منتشر شده گروهی از فعالان سیاسی تلفنی با آرش صادقی در زندان اوین صحبت می‌کنند و از او می‌خواهند که اعتصاب غذایش را بشکند. اما آقای صادقی به محمد نوری‌زاد می‌گوید که تا رسیدن به خواسته‌اش به اعتصاب غذا ادامه می‌دهد.
او در این مکالمه می‌گوید خواهان دادرسی دوباره است.

تصویب قطعنامه علیه نقض حقوق بشر در ایران در مجمع عمومی سازمان ملل

مجمع عمومی سازمان ملل متحد، قطعنامه نقض حقوق بشر در ایران را که ۱۵ نوامبر/ ۲۵ آبان، در کمیته سوم این مجمع به رأی گذاشته شده و به تأیید رسیده بود، تصویب کرد.
کارتون از اسد بیناخواهی
حقوق بشر در ایران/ کارتون از اسد بیناخواهی
رسانه‌های دولتی و حکومتی در ایران، خبر تصویب قطعنامه مجمع عمومی علیه ایران را با عباراتی همچون «تکرار اتهامات اثبات‌ نشده»، «بهره‌برداری ابزاری و سیاسی از موضوع حقوق بشر» و … منعکس کرده‌اند: «قطعنامه تازه تصویب شده ایران را به استفاده از شکنجه، نرخ بالای اعدام، محدود کردن آزادی تجمعات، تبعیض علیه زنان و اقلیت‌های مذهبی متهم می‌کند.»
خبرگزاری فارس:
تهران قبلاً ادعاهای کشورهای غربی در زمینه نقض حقوق بشر را رد و تأکید کرده که جمهوری اسلامی ایران یک نظام مردم‌سالار دینی است و بر اساس سیاست‌های اصولی و اساسی خود همواره و همیشه مخالف هر گونه تبعیض و بهره‌برداری ابزاری و سیاسی از موضوع حقوق بشر بوده است.
وزارت امور خارجه ایران هم این قطعنامه را «ناموجه و دارای اهداف سیاسی» خوانده است.

قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل علیه نقض حقوق بشر در ایران در ۲۵ بند تنظیم شده است و ضمن استقبال از برخی اقدام‌ها و سخنان مقام‌های جمهوری اسلامی برای بهبود وضع حقوق بشر در ایران، درخواست‌ها و توصیه‌های مشخصی را به منظور پایان دادن به موارد متعدد نقض حقوق بشر در ایران ارائه داده است. همچنین از ایران خواسته شده است که انتخابات آتی ریاست جمهوری را آزادانه و در «فضای باز» سیاسی برگزار کند و به حبس خانگی مخالفان که پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ بازداشت شده‌اند پایان دهد.

تصویب قطعنامه علیه نقض حقوق بشر در ایران اما همزمان شده است با رونمایی از منشور حقوق شهروندی از سوی حسن روحانی. منشوری که به گفته منتقدان فاقد ضمانت اجرایی است و افکار عمومی در شبکه‌های اجتماعی، آن را در مقابل تهدید دائمی آزادی بیان و حقوق از دست رفته زندانیان سیاسی و عقیدتی و افراد در حصر خانگی قرار می‌دهند.

فیلم مستند «در اتاق بازجویی»


پنجره کوچک سلول انفرادی‌ باز شد. بدون آنکه چهره نگهبان را ببینم گفت: چشم‌بندت را بزن بیا بیرون!
این جمله یعنی شروع سخت بازجویی‌ها.

این بازجویی‌ها اولین چالش و تجربه واقعی‌ام بود، از همه آنچه که در دانشکده حقوق خوانده بودم: آیا بازجو در چارچوب قانونی رفتار خواهد کرد؟!
تا ساعت‌های طولانی، باید روبه دیوار و با چشم‌بند به سؤالات شفاهی و بدون چشم‌بند به سؤال‌های کتبی بازجو پاسخ می‌دادم.
دو بازجو پشت سرم قرار داشتند و با استهزا تخمه می‌شکستند و می‌خندیدند.
سال ۱۳۸۲ بود؛ بازجوها در هماهنگی با سعید مرتضوی، دادستان وقت تهران، تلاش می‌کردند اتهاماتی را که حتی روحم از آنها خبر نداشت، بپذیرم.
بعد سلول انفرادی بهترین ابزار آنها برای فشار به من شد.
در اولین بازداشتم، بارها در تنهایی سلول، آموخته‌های حقوقی‌ام درباره نحوه رفتار با متهم و بازجویی را مرور کردم، اما کمترین شباهتی در آن ندیدم؛
آن بازجویی‌ها تمام شد.
سال ۱۳۸۸ شد؛ بعد از انتخابات بحث‌برانگیز ریاست جمهوری بار دیگر بازداشت شدم. این بار طولانی‌تر از اولین بازداشت در سال ۱۳۸۲.
بازداشت نیمه‌شب صورت گرفت و نزدیک ۴ نیمه شب در زندان اوین پشت سرم بسته شد. بازجویی ابتدا با تهدید و از همان ساعت ۴ نیمه شب شروع شد و تا نزدیک ۹ صبح ادامه پیدا کرد.
بی‌خوابی و فشار بازجو طاقت‌فرسا بود.

نویسنده و کارگردان: وحید پوراستاد
تدوینگر: محمدرضا کلانی
فیلم‌برداران: محمدرضا کلانی و محمدحسن مقصودلو
مصاحبه‌شوندگان: مهدی امینی‌زاده، رضا ذوقی، تقی رحمانی، مسعود زینالی، مدیار سمیع‌نژاد، رضا علیجانی، مسعود علیزاده، ژیلا مهدویان
تهیه‌شده در: رادیو فردا
از آن روز که وارد سلول «انفرادی» و «شبه انفرادی» شدم تا ۲۰ روز بعد، از بازجویی خبری نشد.
بعد از آن با بازجوی جدیدی مواجه شدم. رفتار بدی نداشت، اما بازجویی او نیز، با آنچه در دانشکده حقوق خوانده بودم، فاصله داشت.
فشارهای روحی و روانی بیشتر شده بود.
وقتی آزاد شدم، دغدغه‌ام نسبت به «انفرادی»، «بازجویی»، «اعتراف»، «محاکمه» و... بیشتر از سابق شد.
تمام لحظات بازجویی‌های قبلی‌ را این بار جدی‌تر با کتاب‌های قانون مقایسه کردم؛ غم‌انگیز بود.
فشار بازجو، تلفن‌های بی‌وقت او و سایه‌ای که بعد از آزادی از خودش به جا می‌گذاشت، سرنوشت فرار از کشورم را -بر خلاف میل باطنی- رقم زد.
روحم را در ایران گذاشتم و جسم را به بیرون آوردم.
با تحریریه روزنامه‌های ایران که نزدیک به ۱۷ سال در آنها بزرگ شدم و رشد کرد، خداحافظی کردم.
در این سوی دنیا و در رسانه‌ای جدید -رادیوفردا- اولین مستند رادیوی‌‌ام را تجربه کردم: مجموعه ۱۸ قسمتی «سلول انفرادی».
همه زوایای «انفرادی» در زندان‌های ایران در چند دهه گذشته و در گفت‌و‌گو با بیش از ۳۵ نفر مستند شد.
بعد از تجربه مستند «انفرادی» و کسب جوایز بین‌المللی در فستیوال نیویورک و لندن، و همین‌طور چندین مستند رادیویی دیگر، از جمله «سی جنجال یک رئیس‌جمهور»، «پرونده یک قاضی»، و ... گام بعدی ساخت مستندی تصویری از دوران «بازجویی» فعالان سیاسی- مدنی بود.
بعد از تجربه در «رسانه‌های مکتوب» و سپس تجربه ساخت مستندهای «رادیویی» این‌بار در سومین چالش و تجربه سخت رسانه‌ایم، «بازجویی» در زندان‌های ایران به یک «فیلم» بلند مستند تبدیل شد. تجربه‌ای متفاوت‌تر از دو تجربه قبلی.
نامش شد: «در اتاق بازجویی».​

 هشت چهره که تجربه‌ای بین دو ماه تا بیش از ۱۴ سال زندان داشتند؛ دوران بازجویی‌های خود را روایت کردند. بازجویی‌های که بیشتر بین دهه ۷۰ تا ۹۰ خورشیدی در زندان‌های جمهوری اسلامی ایران اتفاق افتاده بود.
«فشارهای روحی و روانی »، «تهدید یا بازداشت موقت همسر و فرزند و همچنین فشار به دیگر اعضای خانواده برای اقرار گرفتن از متهم»، «استفاده از سلول انفرادی»، «شکنجه سفید»، «بی‌خوابی دادن به متهم»، «ایستاده نگاه داشتن متهم برای بیش از ۵۰ ساعت » و ... بخشی از شیوه بازجویی‌ها در زندان‌های جمهوری اسلامی ایران است که در این فیلم روایت شده است.
این قبیل گفته‌های متهمان سیاسی را عموماً مقام‌های قضایی و امنیتی ایران تکذیب می‌کنند- البته در مواردی استثنایی همانند بازداشت‌های بازداشتگاه کهریزک در سال ۸۸ ، رفتارهای غیرقانونی مقام‌های قضایی و انتظامی را پذیرفتند- هر چند قوانین ایران درباره حقوق متهم در زندان شفاف و روشن و به نسبت مترقی هستند اما کمتر اهتمامی برای رعایت حقوق متهمان سیاسی در ایران صورت گرفته است.
وقتی فیلم مستند «در اتاق بازجویی» را می‌ساختیم، هدفم تنها بازگو کردن روایت فعالان سیاسی و مدنی از دوران بازجویی‌ها آنها نبود بلکه هدف مهم‌تر چشم نبستن بر واقعیات‌هایی‌ست که پیرامون ما می‌گذرد و رفتارهای برخلاف قانون بازجو و بازجوهاست که زندگی‌ انسان‌های بی‌گناه و بی‌پناه را نابود می‌کنند.
این فیلم مستند، اگر تنها نگاه یک «انسان بی‌تفاوت»، یک «قاضی چشم بسته بر قانون» و یک «مقام سیاسی و قضایی» را بر عمق واقعیات درون سلول‌های متهمان باز کند و در رفع آن بکوشد، به هدف خود رسیده است.

انتقاد ۱۷ تن از فعالان سیاسی، مدنی و صنفی از نقض قانون اساسی ایران



۱۷ تن از فعالان سیاسی، مدنی و صنفی با امضای بیانیه ای با انتقاد از «نقض فاحش و مکرر» حقوق مندرج در قانون اساسی از سوی حکومت ایران، از خواست آرش صادقی، زندانی سیاسی، برای آزادی همسرش؛ گلرخ ابراهیمی ایرایی، حمایت کردند.
آرش صادقی از حدود ۵۰ روز پیش در زندان اوین دست به اعتصاب عذا زده است.
پیش از این، به گزارش کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران، او بازداشت، روند رسیدگی به پرونده و صدور حکم شش سال زندان برای همسرش را «غیرقانونی» خوانده است.
گلرخ ابراهیمی ایرایی، همسر آقای صادقی، به دلیل داستانی منتشر نشده در یادداشت‌های خصوصی‌اش متهم به «توهین به مقدسات» شده که شش سال زندان را برای او به همراه داشته است. خانم ابراهیمی ایرایی در بند زنان زندان اوین نگهداری می شود.
۱۷ امضاکننده بیانیه با استناد به برخی از اصول قانون اساسی نوشتند: «تنها محکمه صالح قضایی صرفا محاکم عمومی دادگستری بوده و دادگاه های "انقلاب و ویژه روحانیت" از اساس، غیرقانونی، و آراء آنها نه تنها واجد ارزش قضایی نیست، بلکه عملی خلاف و قابل تعقیب جزائی نسبت به مباشرین و معاونین این اعمال است.»
از جمله امضاکنندگان این بیانیه، مهناز پراكند، نسرين ستوده، محمد سيف زاده، شيرين عبادی و محمد نوری زاد هستند.
خانم عبادی، رئیس کانون مدافعان حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل، در گفت و گو با رادیو فردا در مورد این بیانیه می گوید:«هدف از نوشتن این بیانیه، توجه افکار عمومی به بی عدالی حاکم بر دستگاه قضایی است که از مدت ها پیش استقلال خود را از دست داده و به شعبه ای از وزارت اطلاعات تبدیل شده است.»
رئیس کانون مدافعان حقوق بشر با اشاره به «پرونده سازی های واهی برای افراد بیگناه» می افزاید: شرایط در زندان ها به گونه ای است که زندانیان به ناچار دست به اعتصاب غذا زده اند.»
امضاکنندگان بیانیه همچنین با اعلام اینکه جرائم مندرج در قانون اساسی، «صرفا عادی، سیاسی، مطبوعاتی، و خاص نظامی» هستند، اضافه کردند: جرم امنیتی در قانون اساسی وجود ندارد و فاقد ارزش حقوقی است.»
شیرین عبادی با اشاره به اینکه «هیچ قانونی در قبال منتقدین رعایت نمی شود و محامات آنها غیر علنی است» می افزاید:«همه این موارد مغایر اصول قانون اساسی است.»
به نوشته این بیانیه، «جرائم سیاسی و مطبوعاتی باید صرفا در محاکم عمومی دادگستری و با حضور هیئت منصفه واقعی (نه حکومتی)، و به صورت علنی برگزار شود.»
امضاکنندگان بیانیه با اشاره به این موضوع که تمامی زندانیان سیاسی در «مراجع غیرقانونی و غیرصالح به وسیله قضاتی غیرقانونی و غیرصالح و با اسقاط کامل حق دفاع مشروع مورد تعقیب و مجازات قرار گرفته اند» افزوده اند:«آنچه موجب نگرانی شدید فعالین و مبارزین سیاسی و حقوق بشر است، اعتصاب غذای طولانی آرش صادقی در شرایط بسیار خطرناک فعلی است.»
انها تاکید کرده اند که خواست آقای صادقی که او را «شخص عدالت خواه و مردم دوست» نامیده اند، «صرفا عمل به قانون اساسی توسط حکومت است.»
امضاکنندگان بیانیه از حکومت خواسته اند که «به حقوق مردم در قانون احترام گذاشته، و موجب تضییع حقوق اساسی آنان نگردد، و نسبت به محکومیت های خلاف قانون اساسی، تصمیم عاجل و بخردانه ای به ویژه درباره خواسته آرش صادقی مبنی بر آزادی بی قید و شرط همسرش - گلرخ ابراهیمی ایرایی – بگیرد و از وقوع حادثه وخیم و جبران ناپذیر جلوگیری کند.»
پیش از این نیز بیش از ۱۸۵۰ تن در بیانیه‌ای ضمن حمایت از خواسته‌های آرش صادقی، زندانی سیاسی، خواستار پایان اعتصاب غذای او شده بودند.
امضاکنندگان این بیانیه از «وضعیت جسمانی خطرناک» آرش صادقی که «ناشی از اعتصاب غذای طولانی» است، ابراز نگرانی کرده‌ بودند.
پیش از این، یکی از نزدیکان آرش صادقی به رادیو فردا گفته بود که این زندانی سیاسی در «آستانه مرگ» قرار گرفته است و او حاضر نیست تا آزادی همسرش، اعتصاب غذای خود را بشکند.
به گفته امضاءکنندگان بیانیه، اصرار بر تداوم کیفر این زندانیان، «نگهداری‌شان در زندان و بی‌اعتنایی به خواسته های آنها بر صفحات کارنامه منفی قوه قضییه خواهد افزود و بحران مشروعیت و بی‌عدالتی در این نهاد را تشدید خواهد کرد.»
آرش صادقی که به اتهاماتی مانند «اجتماع و تبانی علیه نظام، توهین به بنیان‌گذار جمهوری اسلامی، تبلیغ علیه نظام و تشکیل گروه غیرقانونی» توسط قاضی صلواتی در دادگاه انقلاب تهران به ۱۵ سال زندان محکوم شده است.
آقای صادقی، دانشجوی اخراجی دانشگاه علامه طباطبایی است که در شهریور سال ۹۳ از سوی قرارگاه ثارالله اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت شد.
این فعال سابق دانشجویی در سال‌های اخیر چندین بار بازداشت شده و بعضا برای چند ماه در سلول انفرادی به سر برده است.
مادر آرش صادقی هم در جریان یورش ماموران امنیتی به خانه آنها برای بازداشت پسرش در سال ۱۳۸۹ دچار حمله قلبی شد و پس از چند روز بستری بودن در بیمارستان درگذشت.

روز جهانی حقوق بشر و انتقادها از آمار اعدام‌ها و زندان مخالفان در ایران



همزمان با شصت و هشتمین سالگرد به رسمیت شناختن اعلامیه جهانی حقوق بشر در سازمان ملل، ایران همچنان شاهد انتقادهای جهانی نسبت به وضعیت حقوق بشر در این کشور است.
بیش از ۶ دهه از تصویب اعلامیه جهانیه حقوق بشر می گذرد. ‌در روز ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸ مجمع عمومی سازمان ملل متحد اعلامیه مصوبه سال قبل از آن را به عنوان نخستین جهان سند مربوط به اساسی‌ترین حقوق هر فرد که به صرف انسان بود از آن بهرمند می‌شود را به رسمیت شناخت.
این اعلامیه به منظور تثبیت حقوق شهروندان همه جهان تدارک دیده شد و مبتنی بر تجربیات چند هزار ساله بشر در گوشه و کنار جهان بود.
مقدمه اعلامیه با به رسمیت شناخته شدن منزلت ذاتی و حقوق برابر و مسلم همه اعضای خانواده بشری، آن را اساس آزادی عدالت و صلح در جهان می‌داند.
منع شکنجه، منع برده‌داری، حق برخورداری از محاکمه منصفانه، آزادی فکر، عقیده، مذهب و آزادی بیان از جمله حقوق تفکیک ناپذیر انسان دانسته شده است.
اما کشورهایی هستند که هم عضو سازمان ملل هستند و هم این معاهده را امضا کرده‌اند، ولی هرگز به آن پای بند نبوده‌اند.
ایران از نخستین امضا کنندگان این بیانیه در سال ۱۳۲۷ بود، اما یکی از کشورهایی است که عملکردش در زمینه رعایت حقوق بشر در دهه‌های اخیر همسو با اعلامیه جهانی حقوق بشر نبوده و بار‌ها به نقض حقوق بشر متهم شده است.
با آنکه حسن روحانی در کارزار انتخاباتی خود وعده‌هایی درباره بهبود وضع حقوق بشر در ایران داده بود، اما در بیش از سه سال از ریاست جمهوری او، فعالان سیاسی، مدنی و اجتماعی در ایران به طور گسترده‌‌ای مورد سرکوب قرار گرفته‌اند.
وضعیت آزادی اطلاع‌رسانی، شمار زندانیان عقیدتی و سیاسی، ادامه حصر معترضان به انتخابات ۸۸، بازداشت و تهدید روزنامه‌نگاران و سرکوب معتقدان ادیان مختلف در ایران، هر سال با انتقاد سازمان‌های فرادولتی جهانی روبه‌رو است.
اقلیت‌های مذهبی در دوران حکومت روحانی بیش از سال‌های گذشته مورد آزار و اذیت قرار گرفته‌اند به طوری که بسیاری از آنها روانه زندان شده‌اند.
ایران همچنین به دلیل شمار بالای اعدام‌، و به‌طور مشخص اعدام افرادی که زیر سن قانونی مرتکب جرم شده‌اند، با انتقادهای گسترده‌ بین المللی روبه‌رو است.
گزارشگر پیشین ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد در امور ایران به رغم سالها تلاش برای بررسی وضعیت حقوق بشر در ایران نتوانست برای سفر به ایران نتوانست اجازه ورود بگیرد.
در حال حاضر عاصمه جیلانی جهانگیر، شهروند پاکستان، فعال شناخته شده حقوق بشر گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در امور حقوق بشر ایران است که انتخاب او به این سمت نیز با واکنش منفی ایران مواجه شد و محمد جواد لاریجانی، دبیر «ستاد حقوق بشر» جمهوری اسلامی ایران آن را غیرعادلانه و غیرمعتبر خواند.

گزارشگران بدون مرز در هجدهمین سالگرد قتل‌های زنجیره ای ایران خواستار اجرای عدالت شد




سازمان گزارشگران بدون مرز به مناسبت هجدمین سالگرد قتل های زنجیره ای روزنامه نگاران و روشنفکران در ایران، در بیانیه ای خواستار اجرای عدالت برای همه روزنامه نگاران کشته شده و همچنین تعقیق قضایی آمران و عاملان جنایات شد که «امروز از مقامات عالی رتبه نظام هستند.»



گزارشگران بدون مرز با صدور بیانیه ای تحت عنوان «جمهوری اسلامی ایران، چیرگی مصونیت از مجازات برای جنایت علیه روزنامه نگاران» می نویسد: «نیروهای امنیتی و انتظامی امسال هم با سرکوب و خشونت از اجرای مراسم یادبودی که خانواده های قربانیان و کانون نویسندگان ایران در دوازدهم آذر ماه در گورستان امامزاده داود تدارک دیده بودند جلوگیری و شماری از اعضای کانون نویسندگان از جمله ناصر زرافشان را بازداشت کردند. هرچند اکثر این افراد در روزهای بعد و در مواردی با تامین قرار وثیقه آزاد شدند. »
در آذر ماه ۱۳۷۷ داریوش و پروانه فروهر، از فعالان منتقد مقامات و حکومت جمهوری اسلامی ایران، و محمد مختاری، جعفر پوینده و مجید شریف، نویسنده و روزنامه نگار بطرز وحشتناکی به قتل رسیدند. چند تن از عاملان این قتل ها محاکمه و به مجازات زندان محکوم شدند اما علیه آمران قتل ها هیچگاه اعلام جرم نشد.
ایران در رده بندی جهانی آزادی مطبوعات گزارشگران بدون مرز، از میان ۱۸۰ کشور جهان در رده ۱۶۹ قرار دارد.

پایان اعتصاب غذای حسین رجبیان و وحید صیادی نصیری



حسین رجبیان و وحید صیادی نصیری، دوتن از زندانیان سیاسی در زندان اوین بعد از تحقق درخواست هایشان به اعتصاب غذای خود پایان دادند. آقای رجبیان دوشنبه هفته جاری مورخ ۱۵ آذرماه به مرخصی ۷۲ ساعته استعلاجی اعزام شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، حسین رجبیان فیلمساز زندانی  از ۷ آبان ماه همراه برادرش مهدی رجبیان موسیقی دان، در زندان اوین دست به اعتصاب غذای اعتراضی زده بودند.

حسین رجبیان غروب دوشنبه هفته جاری مورخ ۱۵ آذرماه به مرخصی ۷۲ ساعته استعلاجی اعزام شد و به اعتصاب غذای خود پایان داد. وی در هفته آخر اعتصاب دچار عفونت و درد شدید کلیه شده بود.

برادر وی مهدی رجبیان نیز هفتم آذرماه بعد از ۳۰ روز اعتصاب غذا به «مرخصی ۴ روزه درمانی» اعزام و روز یکشنبه ۱۴ آذرماه، بدون تکمیل دوره درمانی به زندان اوین بازگشت.
هم‌چنین گزارش رسیده، وحید صیادی نصیری یکی دیگر از زندانیان در اعتصاب غذای زندان اوین، درپی مشخص شدن زمان دادگاه تجدیدنظر، از روز یکشنبه هفته گذشته به اعتصاب غذای خود پایان داده است.
وحید صیادی نصیری از تاریخ ۲۵ مهرماه، در اعتراض به ۱۳ ماه بلاتکلیفی پرونده خود در اعتصاب غذا به سر می برد. این زندانی سیاسی با اتهامات «توهین به مقدسات، توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام» در دادگاه بدوی به ۸ سال حبس محکوم شد. اما با گذشت ۱۳ ماه از تاریخ صدور حکم اولیه و اعتراض وی، هنوز هیچ حکمی از دادگاه تجدیدنظر دریافت نکرده است.
همچنین امروز گزارش شد، جمال قادری، زندانی سنی مذهب زندان رجایی شهر کرج نیز به اعتصاب خود پایان داده است.
در حال حاضر تعدادی از زندانیان سیاسی-امنیتی از جمله آرش صادقی در اوین، حسن رستگاری در زندان ارومیه و فواد رضازاده در زندان رجایی شهر کرج در اعتصاب غذا به سر می برند.

هشدار عفو بین‌الملل درخصوص اعتصاب غذای آرش صادقی و وضعیت جسمانی نامساعد او

سازمان عفو بین‌الملل با انتشار بیانیه‌ای، ضمن اشاره به اعتصاب غذای آرش صادقی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، در خصوص وضعیت وخیم جسمانی او هشدار داد.
arash-amnesty-765x510
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، سازمان عفو بین‌الملل در بیانیه‌ای که روز چهارشنبه دهم آذرماه منتشر شده است، اعلام می‌دارد؛ آرش صادقی در اعتراض به محکومیت و بازداشت غیرقانونی همسرش، گلرخ ایرایی، از سوم آبان ماه در اعتصاب غذا به سر برده و در این مدت دچار تپش قلب، تنگی نفس، افت شدید فشار، کاهش قدرت تکلم و مشکل کلیوی و معده ای گشته است.
این بیانیه افزوده است؛ گلرخ ایرایی در سوم آبان ماه بدون دریافت احضاریه قبلی و همراه با خشونت از سوی نیروهای امنیتی جهت اجرای حکم شش سال حبس تعزیری بازداشت شده، درحالی‌که حکم این فعال حقوق بشر به اتهام «توهین به مقدسات»، در پی نوشتن یک داستان خیالی منتشر نشده درباره سنگسار صادر گشته است.
سازمان عفو بین‌الملل همچنین در این بیانیه با اشاره به محکومیت ناعادلانه این زوج در بند، خواستار رسیدگی به وضعیت آنان می‌باشد.
شایان ذکر است، با وجود وخامت حال آرش صادقی، تاکنون مسئولان قضایی هیچ واکنشی به خواسته‌های قانونی این زندانی سیاسی محکوم به نوزده سال حبس نشان نداده‌اند.
آرش صادقی در نامه‌ای که پیش‌تر از سوی تارنگار حقوق بشر در ایران منتشر شد، به‌تفصیل درباره دلایل اعتصاب غذای خود توضیح داده است. وی هم چنین با انتشار نامه ای به نقض قانون مکرر در روند پرونده همسرش اشاره کرده است.
این دانشجوی محروم از تحصیل رشته فلسفه اعلام کرده که نیروهای امنیتی در پرونده آن‌ها دخالت داشته و قانون به‌طور مرتب در پرونده آن‌ها نقض شده است.
آرش صادقی، فعال سیاسی و دانشجوی اخراجی دانشگاه علامه طباطبایی به همراه همسرش، گلرخ ابراهیمی ایرایی، در تاریخ ۱۵ شهریور ۱۳۹۳ توسط قرارگاه ثارالله اطلاعات سپاه بازداشت و یکم دی‌ماه سال ۹۴ در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به اتهام «اجتماع و تبانی علیه نظام»، «توهین به بنیان‌گذار جمهوری اسلامی»، «تبلیغ علیه نظام» و «تشکیل گروه غیرقانونی» و همسرش به اتهام «توهین به مقدسات» و «تبلیغ علیه نظام» به ترتیب به پانزده سال حبس و شش سال حبس محکوم شدند که این حکم برای آرش صادقی طی دادگاه تجدیدنظر مورد تائید قرار می‌گیرد که با حساب چهار سال تعلیقی در پرونده قبلی حکم به ۱۹ سال حبس افزایش یافت.
پیش‌تر نیز در جریان مراجعه مأموران امنیتی به خانه مادر آرش صادقی برای بازداشت پسرش در سال ۱۳۸۹، مأمورین با واردکردن ضربه‌ای به سر مادر وی باعث خونریزی مغزی شده که مادر این فعال دانشجویی پس از چند روز بستری بودن در بیمارستان درگذشت. لازم به توضیح است، پزشک بیمارستان علت مرگ را ایست قلبی تشخص می‌دهد اما باگذشت چهار ماه پس از مرگ، پزشک قانونی علت مرگ را «اصابت سر به شی‌ء سخت» اعلام کرده است که باعث خونریزی داخلی و بعد ایست قلبی شده است.